مقدمه:
با اینکه از نظر خودم زاخارترین و بیهوده ترین قسمت یک کتاب , مقدمه ی آن است اما هرچه با خودم کلنجار رفتم نتوانستم بیخیال این قسمت مظلوم که بدون هیچ عذاب وجدانی در 99 درصد مواقع از آن عبور می کنم , شوم.
حرفم را خلاصه میکنم . آیا تا به حال اسم ژنرال فرانکو به گوشتان خورده است ؟ ( عجب سوال ابلهانه ای ! خب معلوم است که جواب مثبت است ) شاید معمول ترین و ساده ترین مراعات النظیری که یک بارسایی بتواند بسازد با این کلمات باشد: ژنرال فرانکو , رئال مادرید , الکلاسیکوی 11-1 و و و
اگر ندای درون شما هم مثل من بعد از شنیدن این ادعاهای دوستان , در گوشتان پچ پچ می کند که « شاااید این حرف ها حقیقت داشته باشد » و درباره ی من در آوردی بودن آن ها شک می کنید , توصیه می کنم این مقاله را تا آخر بخوانید .

با چند سوال آغار می کنم . وقتی تیم اول ایتالیا با آن همه عظمت و ریشه و تاریخ به خاطر تبانی و شرط بندی به یک باره مجبور می شود که کاپ قهرمانی را دو دستی تقدیم کند و تبدیل به یک تیم دسته دومی شود و برای صعود دست و پا بزند, وقتی دوچرخه سواری را به خاطر دوپینگ دو سال آزگار محروم می کنند و مدال هایش را پس میگیرند و دمار از روزگارش در می آورند , وقتی در یک فدراسیون را به خاطر دخالت دولت در آن پلمپ می کنند , وقتی همه ی این اتفاقات در دنیایی که رئال مادرید و بارسلونا و فدراسیون فیفا هم جزئی از آن هستند می افتند , پس آیا اینکه می گویید ژنرال فرانکو که یک فرد مطلقا سیاسی و یا حداقل غیر ورزشی بود , باعث و بانی نصف جام های رئال است با عقل آدمیزاد جور در می آید ؟ یعنی فوتبال آن موقع به اندازه ای بی در و پیکر بود که ژنرال فرانکو مقابل چشمان مسئولان فیفا , بازیکنان بارسا را با باتونش کبود می کرد و آنها فقط تخمه می شکستند ؟ به راستی فرق فدراسیون فوتبال فعلی با فدراسیون 40 سال قبل چیست ؟ والا این فیفا را هم مثل آن فیفا با «ف» فنجان می نویسند !
واقعا جوابتان چیست؟ فرض بر این میگیریم که ژنرال به قدری آدم سبیل کلفت و مهیبی بود که مقامات اسپانیا و مسئولان فیفا جرات نمی کردند جام هایی که به قول شما رئال با ننگ به دست آورده بود را پس بگیرند . خب چرا بعد از مرگ فرانکو هم این جام ها از تالار افتخارات برنابئو جم نخورد ؟
خیلی به مخم زور زدم که به این سوال ها پاسخ قانع کننده ای پیدا کنم اما دیدم نه , این راست کار من نیست . جواب این سوال ها را باید از کسانی گرفت که این قصه را نوشته اند . قصه ای که به قدری بی نمک است که نه مادربزرگی آن را به آرشیوش اضافه خواهد کرد و نه بچه ای با آن خواهد خوابید.
و اما می رسیم به درس شیرین ریاضی .اگر از یک بارسایی دلیل این ادعایش که « فرانکو کشته مرده ی رئال بود و در همه ی رقابت ها ( حتی رقابت های اروپایی !!! ( با اینکه در اسپانیا حکومت می کرد )) هوای رئال را داشت و همیشه ورق را به سمت جیگر پاره اش , رئال بر می گرداند » بپرسید , یک سری آمار و ارقام کف دستتان می گذارند که بعضی ها وقتی از دور به آنها نگاه می کنند این چرندیات که فقط و فقط ساخته ی زهن مخیل دوستان است را کاملا باور می کنند و دیگر به خودشان زحمت نمی دهند که پی ماجرا بروند .
برای مثال بارسایی ها اعتقاد دارند که رئال 15 تا از 32 لالیگایش(تقریبا یک دوم) را در یک سوم تاریخش یعنی زمان حکومت فرانکو ( 1975-1939) به دست آروده که البته در صحتش حرفی نیست اما :
برای شروع , تاریخ 111 ساله ی باشگاه را به 3 بخش کاملا مساوی ( هر کدام 37 سال ) تقسیم می کنم . در ثلث اول فقط 2 لالیگا کسب شد. آماری که در ابتدا بسیار اندک به نظر می آید اما بهتر است بدانید که لالیگا از 1928 آغاز شد. یعنی 26 سال بعد از تاسیس باشگاه ! خب 26 سال از 37 سال اینگونه هیچ می شود . می ماند 11 سال . 3 سال هم که در لالیگا به دلیل جنگ تخته بود ( 1939-1936). 3 تا هم از 11 کم کنید . می ماند فقط 8 فصل که در 2 تایش رئال قهران شد. به این هم باید توجه داشت که لالیگای آن زمان مثل حالا دو قطبی نبود . به طوری که بارسلونا فقط 1 فصل از آن 8 فصل را قهرمان شده بود!
می رسیم به ثلث دوم ( 1976-1939).یادآوری می کنم که تاریخ حکومت فرانکو از سال 1939 تا 1975 بود . یعنی یک سال کم تر از ثلث دوم تاریخ رئال . در این مدت رئال 15 لالیگا صاحب شد . یعنی رئال فقط 15 تا از 37 لالیگای ممکن را برد و 22 لالیگا به تیم های دیگر رسید که بارسلونا فقط 8 تا از آنها را برد !
آیا این قدرت نامعقول رئال را نشان می دهد یا ضعف بارسلونا را ؟
جالب تر از آن این است که در ثلث آخر (2013-1976) تاریخ رئال هم 15 تا لالیگا به رئال رسید ( دقیقا مثل زمان فرانکو).که آخری لالیگای رکورد ها بود . آیا شما ژنرالی می بینید ؟ آیا این قصه به قدری غیرقابل باور است که به دنبال قدرتی سحرآمیز برای توجیه آن هستید ؟
حالا اگر تاریخ 114 ساله بارسلونا را هم به 3 بخش تقسیم کنیم ( هر بخش 38 سال ) . تعداد جام ها به ترتیب 1-8-13 است که به ترتیب رئال در هر ثلث , 1-7-2 جام بیشتر از بارسلونا به دست آورده .پس نتیجه میگیریم که رئال از اول قطب اصلی لالیگا بوده و این بارسلونا است که تازه سری تو سرا در آورده است.
اینکه محبت میکنید و وقت می گذارید و با پشتکار و حوصله ی مثال زدنی می نشینید و سال به سال آمار کاپ های رئال را در می آورید و آخر هم به این نتیجه میرسید که رئال دوسوم جام های اروپایی اش را در یک سوم از تاریخش ( سال های حکومت فرانکو ) برده است و دلیلش را باز فرانکویی می دانید که فقط بر اسپانیا تسلط داشت و اگر قرار بود پا از گلیم خود دراز تر کند قلم پایش را خرد می کردند, فقط فقط متاسفانه حماقت شما عزیزان را نشان می دهد .
بهتر است یکبار هم خودتان را ببرید زیر ذره بین . 4 چمپیونز لیگ برده اید که 3 تایش در عرض 6 سال (2011-2005) بوده.یعنی شما سه چهارم ( برای آنهایی که ریاضی شان لنگ است بگویم که این عدد از دو سوم بزرگ تر است ) از جام های اروپایی تان را در حدود یک نوزدهم ( نیاز به مخرج مشترک ندارید , این عدد فرسنگ ها از یک سوم کوچک تر است ) تمدنتان برده اید !
این طبیعت فوتبال است . همه ی تیم ها افت و خیز دارند . همین اسپانیایی که در عرض 6 سال به این همه افتخار رسید, در کل تاریخش قبل از این 6 سال , به غیر از یک قهرمانی اروپا چه چیزی داشت ؟ کدام یک از شما می توانید اسم 3 تا از بازیکن های فعلی آژاکس را بگویید ؟ همان تیمی که زمانی پای ثابت فینال های چمپیونز لیگ بود . و یا اصلا تا به حال اسم « ناتینگهام فارست » به گوشتان خورده است ؟
آیا درست است که مادریدیسمو ها چشم بچه هایشان را بپوشانند و در گوششان شروع به ساختن یک ژنرال ( ترجیحا ژنرال میشل ) بکنند تا 40 سال بعد که این بچه ها برای خودشان مردی شده اند , چشمانشان را ببندند و دهانشان را تا بناگوش باز کنند و شروع کنند به اراجیف بافتن درباره ی چیزی که حتی به چشم ندیده اند ؟ واقعا خوشتان می آید ؟
پس بجای اینکه جک تعریف کنید , سخت تمرین کنید تا مبادا رکوردتان در نیمه نهایی چمپیونز لیگ به دست خودتان شکسته شود که اگر این اتفاق بیافتد , مهال است بتوانید در قرن 21 ژنرالی به خوبی ژنرال فرانسیسکو فرانکو پیدا کنید . این را هم یادتان باشد که ما تاریخمان پر از جام های رنگارنگ است و شما در تاریختان فقط یک ژنرال دارید برای توجیه داشته های ما و نداشته های خودتان . رخصت.