فلک میخواهد که اشک بریزم اما...
رئال مادرید فصل فوق العاده ای را آغاز کرد .
پس از شکست در دور رفت از بارسلونا .
در جام حذفی هم حذف شد اما عیبی نداشت چون سال قبل کوپا را برده بود .
بلافاصله اختلاف با بارسا به ده رسید تا خیال همه از لالیگا راحت باشد .
امتیازات مثل برق و باد از دست رفت و اختلاف به چهار رسید .
باز هم مشکلی نبود اگر رئال بدشانسی نمی آورد .
بدشانسی بزرگ این بود که رئال مادرید باید در 8 روز با دو غول فوتبال اروپا سه بار رو به رو میشد .
حالا میفهمم که چرا مورینیو به خاطر اعتراض به عدم تعامل متقابل مسئولان سازمان لیگ اسپانیا در کنفرانس ها حاضر نمیشود .
بازی اول مقابل بایرن که مورینیو که میدانست چه چیزی در هفته ی آینده در انتظارش است از بازیکنان زیاد کار نکشید و اگر اشتباه کوانترائو در دقایق پایانی نبود الان رئال در فینال بود .
بازی با بارسلونا جادوی مورینیو بود .
بالاخره بازیکنان توانستند بدون استرس از توپهایی که بارسا در میانه زمین لو میدهد استفاده کنند و طعم ضدحمله های آتشین خود را به بارسا بچشانند .
همه خوشحال شدیم از برد مقابل رقیب دیرینه .
بازی برگشت مقابل بایرن .
رئال به جای بارسلونا این بار چلسی که چه عرض کنم نصف چلسی را در فینال میدید چون تمام بازیکنانشان مقابل بارسا فینال را از دست داده بودند.
بهترین فرصت برای رئال مادرید بود تا دهمین چمپیونزلیگ را بگیرد و اولین تیمی باشد که قهرمانی هایش دو رقمی میشود .
رئال طوفانی آغاز کرد و تنها چهارده دقیقه کافی بود که رونالدو نویر را دو بار نقره داغ کند .
فکر میکردم که رئال بازی آسانی دارد و دو سه تا دیگر میزند .
اما پنالتی روبن به نوک انگشتان کاسیاس کشیده شد و به تیرک خورد و با مشقت تمام به درون دروازه رفت تا معادلات به هم بخورد .
حالا اگر بایرن گل میزد رئال باید دو تا میزد و اگر رئال گل میزد بعد بایرن بایک گل صعود میکرد .
پس رئال برای یک صعود با اطمینان باید دو گل میزد اما دفاع بایرن مانند اوایل بازی باز نبود و بازیکنان رئال خسته بودند.
مورینیو دیماریا را بیرون کشید و کاکا را فرستاد داخل .
بدبین ترین هوادار هم فکرش را نمیکرد کاکا چنین بازی فاجعه باری را ارائه دهد چه برسد به مورینیو که همیشه به بازیکنانش اعتماد میکند .
چند دقیقه بعد از آمدن گرانرو به زمین داور یک پنالتی را روی او نگرفت تا کلکسیون بدشانسی های رئال تکمیل شود .
ضربات پنالتی که با شیر یا خط زیاد تفاوت ندارد
از فینال جام جهانی 2006 تا الان همیشه از پنالتی ها میترسم.
یک مدت یک آقایی که در راس هرم بود میگفت :"باید به جای پنالتی بازی دو روز بعد تکرار شود "
حالا میفهمم چقدر آدم فهمیده ای بوده .
پنالتیهای کاکا و رونالدو که هر دو به یک جا زده شد توسط نویر مهار شد .
بدبین ترین هوادار رئال هم فکرش را نمیکرد که کریس و کاکا پنالتی هایشان مهار شود .
حالا نوبت درخشش ایکر مقدس بود که زیر بقل تیم را بگیرد او دو پنالتی را مهار کرد و در این میان آلونسو گل زد .
راموس پنالتی را گل نکرد تا شواین اشتایگر که به شواینی مشهور است با در آوردن پیراهنش به همه نشان دهد که چرا به شواینی(ترجمه اش از آلمانی به فارسی میشود خوکچه ) مشهور است .
از دیشب نخندیده بودم تا اینکه امروز هاینکس سرمربی بایرن گفت :"نویر از کاسیاس بهتر بود چرا که دو پنالتی را گرفت و سومی را با نگاهش به بیرون هدایت کرد "
تو رو بخدا به حماقت این مربی که زمانی رئال را قهرمان اروپا کرد و حالا یک پایش لب گور است توجه کنید .
چه جمله ی تاریخی احمقانه ای گفت پیر خرفت .
اگر دم دستم بود گلویش را فشار میدادم تا سرخ شود و بعد از اینکه چشمهایش بیرون زد خرخره اش را مثل آدامس خرسی میجویدم .
فقط به خاطر همین یک جمله .
اینها مجموعه ی بدشانسی های رئالی ها بود که میخواهند مرا مجبور کنند که اشک بریزم .
اما آخرین باری که اشک ریختم بعد از اخراج زیدان در فینال 2006 بود .
او به من یاد داد که دیدن روی زشت فوتبال میتواند دلیل خوبی برای اشک ریختن باشد .
اما مجموعه ی بدشانسی های به هم پیوسته نمیتواند دلیل خوبی باشد .
رئال مادرید پر افتخار ترین تیم اروپاست که نه جام گرفته .
یک جور هایی با ریاضیات ضعیف هر ده سال یک جام .
یعنی هواداران نه سال ناکامی دیده اند تا یک جام به ثمر نشسته ؟!
نه !
رئال اینطور نیست .
هواداران رئال چند سال انتظار میکشند تا اینکه یک نسل طلایی رو شود و چند فصل پیاپی اروپا را شخم بزند .
اگر پرز همان پرز چند سال پیش بود به آینده ی رئال امید نداشتم اما سیاست رئال تغییر کرده .
امروز بهترین خبر . خبر ماندن مورینیو بود .
او در چلسی نماند .
در اینتر هم نماند .
میدانید چرا ؟
چون آنها جای پیشرفت نداشتند .
اما رئال جای پیشرفت فراوانی دارد .
او میخواهد رئال را به کابوس لالیگا تبدیل کند .
و اروپا را با رئال تسخیر کند .
این یک تیم برای آینده است .
مورینیو فصل اول کوپا را گرفت .
امسال لالیگا را میگیرد .
به قول توماس رونکرو با صد امتیاز .
و نوبتی هم که باشه سال بعد لیگ قهرمانان رو میگیره .
و من مطمئنم که این همان نسل طلایی رئال است که قرار است اروپا را برای چندین فصل شخم بزند .
پس از شکست در دور رفت از بارسلونا .
در جام حذفی هم حذف شد اما عیبی نداشت چون سال قبل کوپا را برده بود .
بلافاصله اختلاف با بارسا به ده رسید تا خیال همه از لالیگا راحت باشد .
امتیازات مثل برق و باد از دست رفت و اختلاف به چهار رسید .
باز هم مشکلی نبود اگر رئال بدشانسی نمی آورد .
بدشانسی بزرگ این بود که رئال مادرید باید در 8 روز با دو غول فوتبال اروپا سه بار رو به رو میشد .
حالا میفهمم که چرا مورینیو به خاطر اعتراض به عدم تعامل متقابل مسئولان سازمان لیگ اسپانیا در کنفرانس ها حاضر نمیشود .
بازی اول مقابل بایرن که مورینیو که میدانست چه چیزی در هفته ی آینده در انتظارش است از بازیکنان زیاد کار نکشید و اگر اشتباه کوانترائو در دقایق پایانی نبود الان رئال در فینال بود .
بازی با بارسلونا جادوی مورینیو بود .
بالاخره بازیکنان توانستند بدون استرس از توپهایی که بارسا در میانه زمین لو میدهد استفاده کنند و طعم ضدحمله های آتشین خود را به بارسا بچشانند .
همه خوشحال شدیم از برد مقابل رقیب دیرینه .
بازی برگشت مقابل بایرن .
رئال به جای بارسلونا این بار چلسی که چه عرض کنم نصف چلسی را در فینال میدید چون تمام بازیکنانشان مقابل بارسا فینال را از دست داده بودند.
بهترین فرصت برای رئال مادرید بود تا دهمین چمپیونزلیگ را بگیرد و اولین تیمی باشد که قهرمانی هایش دو رقمی میشود .
رئال طوفانی آغاز کرد و تنها چهارده دقیقه کافی بود که رونالدو نویر را دو بار نقره داغ کند .
فکر میکردم که رئال بازی آسانی دارد و دو سه تا دیگر میزند .
اما پنالتی روبن به نوک انگشتان کاسیاس کشیده شد و به تیرک خورد و با مشقت تمام به درون دروازه رفت تا معادلات به هم بخورد .
حالا اگر بایرن گل میزد رئال باید دو تا میزد و اگر رئال گل میزد بعد بایرن بایک گل صعود میکرد .
پس رئال برای یک صعود با اطمینان باید دو گل میزد اما دفاع بایرن مانند اوایل بازی باز نبود و بازیکنان رئال خسته بودند.
مورینیو دیماریا را بیرون کشید و کاکا را فرستاد داخل .
بدبین ترین هوادار هم فکرش را نمیکرد کاکا چنین بازی فاجعه باری را ارائه دهد چه برسد به مورینیو که همیشه به بازیکنانش اعتماد میکند .
چند دقیقه بعد از آمدن گرانرو به زمین داور یک پنالتی را روی او نگرفت تا کلکسیون بدشانسی های رئال تکمیل شود .
ضربات پنالتی که با شیر یا خط زیاد تفاوت ندارد
از فینال جام جهانی 2006 تا الان همیشه از پنالتی ها میترسم.
یک مدت یک آقایی که در راس هرم بود میگفت :"باید به جای پنالتی بازی دو روز بعد تکرار شود "
حالا میفهمم چقدر آدم فهمیده ای بوده .
پنالتیهای کاکا و رونالدو که هر دو به یک جا زده شد توسط نویر مهار شد .
بدبین ترین هوادار رئال هم فکرش را نمیکرد که کریس و کاکا پنالتی هایشان مهار شود .
حالا نوبت درخشش ایکر مقدس بود که زیر بقل تیم را بگیرد او دو پنالتی را مهار کرد و در این میان آلونسو گل زد .
راموس پنالتی را گل نکرد تا شواین اشتایگر که به شواینی مشهور است با در آوردن پیراهنش به همه نشان دهد که چرا به شواینی(ترجمه اش از آلمانی به فارسی میشود خوکچه ) مشهور است .
از دیشب نخندیده بودم تا اینکه امروز هاینکس سرمربی بایرن گفت :"نویر از کاسیاس بهتر بود چرا که دو پنالتی را گرفت و سومی را با نگاهش به بیرون هدایت کرد "
تو رو بخدا به حماقت این مربی که زمانی رئال را قهرمان اروپا کرد و حالا یک پایش لب گور است توجه کنید .
چه جمله ی تاریخی احمقانه ای گفت پیر خرفت .
اگر دم دستم بود گلویش را فشار میدادم تا سرخ شود و بعد از اینکه چشمهایش بیرون زد خرخره اش را مثل آدامس خرسی میجویدم .
فقط به خاطر همین یک جمله .
اینها مجموعه ی بدشانسی های رئالی ها بود که میخواهند مرا مجبور کنند که اشک بریزم .
اما آخرین باری که اشک ریختم بعد از اخراج زیدان در فینال 2006 بود .
او به من یاد داد که دیدن روی زشت فوتبال میتواند دلیل خوبی برای اشک ریختن باشد .
اما مجموعه ی بدشانسی های به هم پیوسته نمیتواند دلیل خوبی باشد .
رئال مادرید پر افتخار ترین تیم اروپاست که نه جام گرفته .
یک جور هایی با ریاضیات ضعیف هر ده سال یک جام .
یعنی هواداران نه سال ناکامی دیده اند تا یک جام به ثمر نشسته ؟!
نه !
رئال اینطور نیست .
هواداران رئال چند سال انتظار میکشند تا اینکه یک نسل طلایی رو شود و چند فصل پیاپی اروپا را شخم بزند .
اگر پرز همان پرز چند سال پیش بود به آینده ی رئال امید نداشتم اما سیاست رئال تغییر کرده .
امروز بهترین خبر . خبر ماندن مورینیو بود .
او در چلسی نماند .
در اینتر هم نماند .
میدانید چرا ؟
چون آنها جای پیشرفت نداشتند .
اما رئال جای پیشرفت فراوانی دارد .
او میخواهد رئال را به کابوس لالیگا تبدیل کند .
و اروپا را با رئال تسخیر کند .
این یک تیم برای آینده است .
مورینیو فصل اول کوپا را گرفت .
امسال لالیگا را میگیرد .
به قول توماس رونکرو با صد امتیاز .
و نوبتی هم که باشه سال بعد لیگ قهرمانان رو میگیره .
و من مطمئنم که این همان نسل طلایی رئال است که قرار است اروپا را برای چندین فصل شخم بزند .
+ نوشته شده در پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 6:50 PM توسط cr7
|