پس از اینکه در یادداشت قبلی به بررسی نقاط قوت فردی تیم رئال مادرید پرداختیم در این یادداشت قصد داریم به بررسی نقاط قوت تیمی رئال مادرید بپردازیم .

جنبه ای که کمتر مورد بررسی قرار گرفته .

 

1.فلورنتینو مردی برای تمام فصول

 

زیدان . روبرتو کارلوس . بکام . رونالدوی فقید . فیگو

 

کریستیانو رونالدو . کاکا .

 

هیگواین . بنزما .اوزیل . دیماریا . کوانترائو . کایخون . شاهین

 

با مقایسه ی این اسامی تغییر رویه ی پرز را در خریدها کاملا حس میکنیم .

از خریدن برندگان توپ طلا تا خریدن بازیکنانی که بتوانند توپ طلا را در رئال ببرند .

به راستی کدام یک بهتر است ؟!

 

2.درخشش زیدان این بار بیرون میدان

پس از رفتن والدانو به تلویزیون برای حرف زدن زیدان روی صندلی او نشست تا نشان دهد که مرد عمل است نه مصاحبه .

او نشان داد که هوش فضایی او که فرانسه را به فینال 2006 رساند تمام نشده بلکه در راهی دیگر صرف خواهد شد یعنی شناخت اسطوره های آینده .

آسمان خراش 18 ساله ای که امسال از لوشامپیونه آمد فقط گوشه ای از هنر زیدان بود .

او هازارد را هم پیشنهاد داده بود ولی نمیدانم شاید مدیران هنوز به کله ی درخشان زیدان اعتماد نداشتند .

 

3.نیروی جوانی و بدنسازی بی نظیر

میانگین سنی تیم با آمدن خدیرا و اوزیل و بنزما و دیماریا به 24 سال رسیده که فوق العاده است .

 

تیمها در مقابل مشکلات مالی دو دسته میشوند .

 

تیمهایی مثل آژاکس و آرسنال رو به سوی بازیکنان جوان و آکادمی می آورند و همین که بازیکنان جوانشان اولین سیگنالهای ستاره شدن را فرستادند نمیتوانند آنها را در مقابل پیشنهاد های بزرگ تیمهای بزرگ حفظ کنند .

 

و تیمهایی مثل میلان که سعی در بیرون کشیدن آخرین قطره از استعداد ستارگان قبلی فوتبال جهان میکنند .

 

اما رئال مادرید مشکل مالی ندارد و راه میانه را در پیش گرفته .

بازیکنان آینده دار لیگهای مختلف را میخرد و به آنها فرصت ستاره شدن میدهد و وقتی هم که ستاره میشوند چون مشکل مالی ندارد میتواند آنها را در مقابل پیشنهادهای تیمهای دیگر حفظ کند .

شاید اگر این فصل نوری شاهین مصدوم نمیشد و زیر دست آلنسو شاگردی میکرد این حرف من با پنج بازیکن (شاهین . اوزیل . دیماریا . بنزما و خدیرا ) به عنوان شاهد مدعا اعتبار بیشتری داشت .

 

الان در آوریل هستیم .

کمتر تیمی در این مقطع تیم کامل خود را در اختیار دارد .

این در حالی است که اگر تمارضهای لاس و پا دردهای پیرمرد مطمئن(کاروالیو) را در نظر نگیریم رئال مادرید حتی نیمکت کامل خود را هم در اختیار دارد .

 

تیمهایی هم که تیم کامل خود را در اختیار دارند بازیکنانشان آنقدر خسته اند که توانایی بازی کردن ندارند مانند همین بارسلونا .

 

اما بازیکنان رئال کماکان سرحال میدوند .

 

دو عامل در این مسئله دخیلند .

یکی بدنسازی که علاوه بر جلوگیری از خستگی در این مقطع عمر حرفه ای بازیکنان را بالا میبرد .

و دیگری سیستم چرخشی که داشتن یک نیمکت قوی امکان استفاده از آن را میدهد که در بند بعدی به بررسی آن میپردازیم .

 

4.نیمکت یا گلچین ستاره ها (all stars) ؟!

آربلوا . هیگواین . آلبیول . واران . شاهین . کاکا . کایخون . آدان . کوانترائو . گرانرو . لاس دیارا . کاروالیو

 

چند تا از آنها آنقدر بازی کرده اند که نمیدانی باید آنها را نیمکت نشین قلمداد کنی یا نه و این هنر مورینیو است که همه را آماده به خدمت نگه دارد .

 

مورینیو آنقدر نیمکتش را پویا نگه داشته که هیچگاه کوچکترین مشکلی میان دو بازیکن هم پست (مثلا هیگواین و بنزما – مارسلو و فابیو – اوزیل و کاکا) به وجود نیامده و همه خوشحالند .

 

آنها میتوانند به راحتی تیم دوم تک تک تیمهای اروپا را شکست دهند .

 

واقعیت این است که با آنها میتوان تیمی ساخت که مدعی بردن لیگ جزیره و لیگ اروپا (جام یوفا ی سابق) باشد .

 

 

 

 

5.کاپیتان مقدس جانشین خلف ال کاپیتانو

رئال مادرید از لحاظ داشتن کاپیتان فوق العاده هرگز کم نیاوده . نمی آورد و نخواهد آورد .

لابد میپرسید چرا ؟

تا زمانی که رائول بود که هیچ .

او رفت و حالا کاسیاس اینجاست .

دروازه بانی که در سی سالگی هیچ چیز را در کارنامه اش کم نداشت و حالا که سالهای اولیه ی چهارمین دهه زندگیش را طی میکند میداند که عمر حرفه ای دروازه بانها زیاد شده(ون در سار) و او میتواند صفحات اول دهه ی پنجم زندگیش را در بزرگترین تیم تاریخ ورق بزند .

و با این اوصاف او رئال مادرید را در دهه ی دوم قرن بیستم از داشتن دروازه بانی فوق العاده و کاپیتانی با تعصب . متحدکننده ی تیم . باتجربه و از همه مهم تر مقدس بی بهره نخواهد گذاشت .

 

 

6.هماهنگی عاملی با تاثیر زیاد

هماهنگی یکی از عواملیست که یک باره به دست نمی آید و باید سه یا چهار سال تلاش کرد .

اما وقتی یک مربی باهوش و یک تیم جوان و با انگیزه داشته باشی این فرایند میتواند در دو سال انجام شود .

این بارسلونایی که دارد به پایان دوران درخشش نزدیک میشود چهار پنج سال است که با هم غذا میخورند . تمرین میکنند و با هم میخوابند .

رئال مادرید در عرض دو سال به این سطح رسیده و اگر یک سال دیگر بگذرد دیگر هیچ تیمی یارای مقابله با آنها را ندارد .

 

 

 

7.هواداران . یار دوازدهم یا شاید نزدیکتر

برنابئو همیشه مرا یاد یک جا می اندازد .

ورزشگاههای انگلیس که هواداران آرام مینشینند و سرود میخوانند . بادام زمینی میخورند . برای بازیکن تعویضی ایستاده دست میزنند . برای اعتراض به داوری به یک دستمال سفید اکتفا میکنند و از همه مهمتر فوتبال را میفهمند نمونه اش آنجایی که برای رونالدینیو(تنها بازیکن تاریخ پوشالی بارسا که دوستش دارم چرا که همیشه میخندید) ایستاده دست زدند .

میدانید چرا من کیلومترها آن طرف تر یاد انگلیس می افتم ؟

چون در اسپانیا هیچ هواداری مثل هواداران رئال نیست .

شاید هواداران بارسلونا شلوغ کنند و جیغ و داد کنند .

شاید به جای صندلی ها بادام زمینی بخورند .

یا شاید حتی برای اعتراض به داوری از دستمال استفاده کنند .

اما هیچ وقت فوتبال را نخواهند فهمید .

چرا که به جای اینکه پریشب برای قهرمان دست بزنند و یا حتی آبپاشها را باز کنند هواداران رئال را کتک زدند !

 

حالا بیاییم اینور آب .

 

در میان تیمهای اروپایی هواداران کمتر تیمی مرزهای جغرافیایی را میشکنند و از میلیونها کیلومتر آن طرف تر بدون کمترین چشمداشتی مانند بچه های این سایت مقاله مینویسند . خبر ترجمه میکنند . نقد میکنند . تحلیل میکنند . گریه میکنند و میخندند .

 

 

منتظر آخرین راند از دوازده راند پایان دادن به درخشش کوتاه و جعلی بارسلونا خواهیم بود .

 

اگر آبی های لندن موجبات باز شدن آبپاش ها را فراهم نکنند .