در مقاله قبل به ساختار دفاعي رئال مادريد پرداختيم و ترکيب آن را، بصورت فرضي، مشخص نموديم. اکنون فاز حمله تيم را به لحاظ ساختار مورد بررسي قرار ميدهيم . 
بال راست، و يا هم نقطه ضعف اصلي رئال مادريد در اين فصل، نقطه اي است که مورينيو براي انتخاب آن، بايد دست به ريسک بزرگي بزند. بازي هاي بزرگ بصورت عموم جولانگاه ريسک نخواهد بود
اما نوع بازي مهره هاي تخصصي سمت راست، مورينيو را به همان ورطه کشانيده است. ديماريا و کايخون، دو بازيکن اصلي و صرف مورينيو براي بازي در سمت راست است. اگر بخواهيم گريزي  کوتاه به نوع بازي ديماريا در اين فصل بزنيم، به سادگي در مي يابيم که وي نقطه ضعف بزرگ رئال در اين فصل بوده است. فصل فعلي را با فصل قبل مقايسه کنيد، نوع بازي، بردها، گل ها، نوع گل ها و باخت ها،  همه و همه نشان دهنده موضوعي است که در نظر بسياري شايد غير قابل قبول بيايد، اما دليل عمده آن، نه همه ي آن، ضعف ديماريا و اوزيل بوده است. رئال مادريد در بازي هاي خود به دليل داشتن سوپر استاري به نام رونالدو، دل به حرکات وي مي بندد و نيک مي داند که حرکات وي، گره تمام بازي ها را خواهد گشود. اما رمونالدو بازيکني است که با وجود داشتن "فضا" مخرب است و در فضاهاي کوچک و بسته، ديگر آن  رونالدويي که فکر مي کنيم نيست. حال رئال چه کاري انجام دهد تا اين فضا براي سوپر استارش فراهم شود؟ جواب اين سئوال نشان مي دهد که چرا اوزيل و ديماريا، مسببان اصلي افت رئال هستند. رئال براي  رسيدن به رونالدويي که فضا در اختيار دارد، با بازيکنان فانتزي خود مانند اوزيل ، بنزما، ديماريا و بعضا ژابي آلونسو ( با استفاده از پاسهاي طولي بلند ) لايه هاي دفاعي حريف را مختل نموده، سبب محو  لايه هاي ابتدايي آن مي شود. بازيکنان فانتزي رئال، با دور زدن لايه هاي ابتدايي سبب مي شوند که آن عده از بازيکنان حريف که وظيفه حمايت از مدافع اول و لايه اول دفاعي را دارند، پست خود را ترک کرده و  به حمايت از آنها بپردازد. براي رسيدن به اين هدف داشتن بازيکنان فانتزي با سرعت بسيار بالا و هماهنگي عالي ضروري است ، جايي که اوزيل و ديماريا در فصل قبل به خوبي آن را صرف کردند. طبيعي است که کم شدن بازيکنان در قسمت هاي مختلف زمين، يعني ايجاد فضا براي بازيکنان ديگر . در خيلي از بازيهاي رئال مادريد، اگر دقت کنيد، مي بينيد که رئال مادريد با ضد حمله خود به راحتي حريف به زانو در مي آورد. نگاهي گذرا به ضد حملات نشان مي دهد که يک پاي ثابت آن رونالدو است. اما چرا ؟ در ضد حملات به دليل حضور بازيکنان در محوطه جريمه حريف، ساختار دفاعي  به آن صورتي که بايد و شايد تشکيل نمي شود و فضا هميشه در دسترس مهاجمين قرار خواهد گرفت. در گل چهارم رئال به سويا، فضايي را که در مقابل رونالدو وجود دارد به دقت مشاهده کنيد. آنجايي که وي مي تواند با قدرت بدني شگرف خود تا 60 متر را با توپ و بدون مزاحم طي کند، نشان دهنده وجود فضايي است که ايده ال اين بازيکن است.  
در اين فصل بخاطر ضعف ديماريا، به هر دليلي که باشد، آنگونه که بايد و شايد فضا سازي نمي شود. بازيکنان تمرکز خود را بيشتر بر روي رونالدو قرار مي دهند و ساختار دفاعي باعث کند شدن روند گلزني رونالدو و عدم موفقيت رئال در بسياري از بازي ها مي شود. به نظر نويسنده اين مقاله، نقش ديماريا در بازي هاي رئال به شدت تعيين کننده نوع فوتبال رونالدو خواهد بود . اگر ديماريا در روزهاي اوج خود باشد، با فضا  سازي براي رونالدو، وي را تبديل به ابرقهرمان برنابئو مي کند ولي اگر در روزهاي خوب خود نباشد، باعث زير سايه رفتن حرکت هاي انفجاري رونالدو مي گردد. در اين صورت رونالدو بايد با قدرت فوق العاده  خود در شوت زني و استفاده از سانتر، جور نبود فضا را براي خود بکشد. از سويي ديگر، کايخون بازيکن ديگر مورينيو براي بازي در سمت راست است. کايخون به دليل نوع خاص بازي خود، براي بستن روزنه هاي  سمت راست بسيار موثر است، اما در فاز حمله آنگونه که بايد و شايد فضا سازي نمي تواند. اگر تفکرات مورينيو بر اساس حفظ نتيجه در برنابئو باشد، استفاده از کايخون بهترين گزينه فرا روي وي خواهد بود، اما اگر بخواهد که با فضا سازي بواسطه بازي فانتزي، دفاع حريف را مختل کرده و لايه هاي آن را از بين ببرد، بي ترديد دست به انتخاب ديماريا خواهد زد، هر چند که صرف وجود ديماريا به دليل عدم ثباتش، نمي تواند  تضمين کننده اين هدف باشد. 
هافبک مهاجم طراح در رئال مادريد، جاي بحث دارد اما انتخابش بسيار آسانتر است. در اين قسمت از زمين ، که انصافا قسمت مهمي است و نقطه ثقل مرکزي حملات خواهد بود، گزينه هايي زيادي است اما انتخاب قطعا  يکي از بهترين پاسورهاي جهان است. گزينه ها : اوزيل، کاکا، مودريج . انتخاب : اوزيل . نوع بازي اوزيل که نشان دهنده نبوغ ذاتي وي است، باعث وجود رئال مادريدي متمرکز، پرسرعت، ويرانگر و در بعضي  از مواقع آرام و ريلکس مي گردد. اوزيل، گزينه هاي حمله ي رئال را بسيار بيشتر از ديگر بازيکنان خواهد کرد. تکنيک بالا، قدرت بازيخواني، قدرت کنترل روند سرعتي بازي، شناخت بالا از مهره هاي هجومي، و اعتماد مورينيو، اوزيل را بالاتر از ديگر بازيکنان هم پست، به عنوان گره گشاي اين پست به ما معرفي مي کند. ضعف بدني اوزيل ، هر چند در اين فصل کمتر شاهد آن بوده ايم، و حرکت بعضا سينوسي وي،  موضوعي است که بعضا باعث نگراني مادريسموها خواهد شد و در زمين بازي مشخص مي کند که آيا وي همان اوزيل مورد نظر ما خواهد بود و يا خير . نکته مثبت در بازي اوزيل بر علاوه انچه در بالا گفته  آمديم، حضور در تمام نقاط زمين است و همين امر، باعث مي شود که دفاع حريف در مهار وي ناتوان شوند. به بازي رئال مادريد و بارسلونا نگاه کنيد. همه تشويق ها متوجه واران شد ( که مستحق هم بود) اما  از نقش اوزيل کمتر گفته شد. تيتو ويلانوا مي دانست که مهار اوزيل، يعني مهار تمام حرکات تمرين شده فاز حمله و همه توان خود را براي کنترل وي به کار انداخت. استفاده از سيستم مخرب پرسينگ باعث شد  که اوزيل در مقاطعي از بازي محو شود، اما نه در کل بازي . اوزيل توانست در همان بازي که ژاوي، بوسکتز و بعضا آلوز مامور مهار وي بودند، آنکاري را که بايد انجام دهد ( هر چند با سانتر پاس گل داد، اما  مگر موضوع دادن پاس گل نيست ؟ ) 
در بخش بعدي مقاله به بررسي نقش رونالدو و مهاجمان خواهيم پرداخت .